وفا نکردی و کردم، خطا ندیدی و دیدم
رمیدی و نرمیدم، بریدی و نبریدم
اگر زجمله ملامت شنیدم از تو شنیدم
وگر ز کرده ندامت کشیدم از تو کشیدم
شکوه دارم، شکوه دارم، با دل بیغمگسارم
مردم ای مه تا بسوزی همچو شمعی برمزارم
بعد از این یا گردبادم، یا در این صحرا غبارم
تا رسم در رهگذارت، یا رسی در رهگذارم
تا رسم در رهگذارت، یا رسی در رهگذارم
تا رسم در رهگذارت، یا رسی در رهگذارم
گذشتی و نگذشتم، شکستی و نشکستم
بریدی و نبریدم، گسستی و نگسستم
اگر که خانه بدوشم، اگر که باده پرستم
کجا که با تو نبودم، کجا که بی تو نشستم
شکوه دارم، شکوه دارم، با دل بی غمگسارم
مردم ای مه تا بسوزی همچو شمعی برمزارم
بعد از این یا گردبادم، یا در این صحرا غبارم
تا رسم در رهگذارت، یا رسی در رهگذارم
تا رسم در رهگذارت، یا رسی در رهگذارم
تا رسم در رهگذارت، یا رسی در رهگذارم
خواننده: فاطمه مهلبان
ترانه: مهرداد اوستا
آهنگ: عبدلحسین مختاباد
تنظیم: بنیامین عمران
تکست: مهدی امیری
پایگاه اطلاع رسانی و
سرگرمی همه ایرانیان
https://arzexchange.com