وفا نکردی و کردم، خطا ندیدی و دیدم
رمیدی و نرمیدم، بریدی و نبریدم
اگر زجمله ملامت شنیدم از تو شنیدم
وگر ز کرده ندامت کشیدم از تو کشیدم
شکوه دارم، شکوه دارم، با دل بیغمگسارم
مردم ای مه تا بسوزی همچو شمعی برمزارم
بعد از این یا گردبادم، یا در این صحرا غبارم
تا رسم در رهگذارت، یا رسی در رهگذارم
تا رسم در رهگذارت، یا رسی در رهگذارم