loading...

کلاچای موزیک

کمی با من مدارا کن که خود را با تو بشناسم من گم را تو پیدا کن تو را از شب جدا کردم تو را از قصه آوردم نمیشد با تو بد باشم نمی شد از تو برگردم کمی با من مدا...

♥حسـ ــین♥ بازدید : 7 دوشنبه 04 اسفند 1399

 

کمی با من مدارا کن

که خود را با تو بشناسم

من گم را تو پیدا کن

تو را از شب جدا کردم

تو را از قصه آوردم

نمیشد با تو بد باشم

نمی شد از تو برگردم

 

کمی با من مدارا کن

صبوری کن تحمل کن

من گم را تو پیدا کن

 

نه از برگم نه از جنگل

نه از باران، نه از شبنم

نه آن تعمیدی رودم

نه آن مریم ترین مریم

منم همسقف دیروزی

که عطر خانگی دارم

که دستان تو را باید

به شام سفره بسپارم

اگر سختم، اگر دشوار

اگر سیل مصیبت بار

اگر تلخم،اگر بیمار

منم از عشق تو بسیار

من آن هم خون و هم گریه

که بغضش را به دریا داد

که از اوج پریدن ها

بر این ویرانه ها افتاد

 

کمی با من مدارا کن

صبوری کن تحمل کن

من گم را تو پیدا

 

 







اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو