loading...

کلاچای موزیک

ولی بی لطف واحسانت چگونه شوم ناخوانده مهمانت چگونه دراین بازار بی مهری به دیدار تو شادم توشادم کن که سوز غم برآمد از نهادم تومی گفتی صدایم کن ز سوزسینه هرشب صدایت می زنم اما رسی آیا به دادم

♥حسـ ــین♥ بازدید : 17 پنجشنبه 07 شهریور 1398

 

اگر روزی رسد دستم به دامانت کنم جان را به قربانت

ولی بی لطف واحسانت چگونه شوم ناخوانده مهمانت چگونه

اگرروزی رسد دستم به دامانت کنم جان را به قربانت

ولی بی لطف واحسانت چگونه شوم ناخوانده مهمانت چگونه

تومعبود منی بگذار داد ازدل بگیرم پناهم ده که برسقف حرم منزل بگیرم

تودریایی ومن تنها غریق مانده درباران توفانوس رهم شو تا ره ساحل بگیرم

اگرروزی رسد دستم به دامانت کنم جان را به قربانت

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو